رضا جان...
گل کلامی است از دوست تو که ...
*************
سلام،
سلام بر روح بزرگ شهیدان، سلام بر روح شهید رضا کارگز
برزی، سلام بر این مجاهد شهید، این انسان وارسته که برای من اسوه مهربانی
بود و دوستی و صداقت و آرامش.
در مدتی که در دانشگاه می دیدمش همواره رفتارهایش سرشار از خلوص و محبت بود. الان وقتی طرز نگاه کردنش به اطرافیانش به یادم میاد بخوبی قلب مهربانی را می بینم که در پس آن نگاه به مردم عشق می ورزد. من رضا را در طول دوران دانشگاه این چنین دیدم.
در مدتی که در دانشگاه می دیدمش همواره رفتارهایش سرشار از خلوص و محبت بود. الان وقتی طرز نگاه کردنش به اطرافیانش به یادم میاد بخوبی قلب مهربانی را می بینم که در پس آن نگاه به مردم عشق می ورزد. من رضا را در طول دوران دانشگاه این چنین دیدم.
جمعه گذتشه با پدر شاگردم که از افسران نظامی است صحیت می کردم و گفتم که خیلی برای دوستم رضا کارگر برزی دلتنگ میشوم، خیلی شب ها یادش می افتم." جوابی داد که دلشادترم کرد. گفت: "آقای غفاری، خیلی ها میرن و میان ، اما فقط یک عده خاص و برگزیده هستند که دیگه بر نمی گردند." رضا بخدا دلم برات تنگ شده که یکبار دیگه ببینمت. حیف که چقدر زود دیر شد و دیگر نمی تونیم ببینیمت ، حیف که چقدر برامون سخت شد. تو که عزیز بودی رفتی و ما ماندیم با قدری خاطره. خوب ما رو تنها گذاشتی. رضا جان. شهادتت ، یعنی سعادت و عاقبت بخیریت مبارک.
******************
اگر آن گل من ز در آید ....
پرستوبم از سفر آید

