
نامه ای از #همسر_شهید به همسر شهید
درود و سلام به پیشگاه مطهر صاحب امر و زمان و حضور پیشوای متقیان و عروه الوثقای زمان #سید_علی_خامنهای و سلام و عرض تبریک حضور همسر گرانقدر شهید بی سر #محسن_حججی .
وقتی پیام #شهادت همسرتان را شنیدم بسیار بیقرار و دلتنگ شدم و نگران روحیه شما عزیز بزرگوار چندی پیش شنیدم #جگر جگرگوشه ام همسر شهیدم در صحنه نبرد متلاشی شده و بر زمین ریخته دوباره خاطرات روزهای اول شهادت رضا بر من زنده شد و بیتابی های آن روزها سراغم آمد یادم هست زمانی را که بر سر پیکر رضای عزیزم گفتم خدایا این قربانی را از ما قبول کن یادم هست بر سر #پیکر#رضا گفتم خدایا شکرت رضا به مقام عصمت رسید و #عصمت به مقام رضا یادم هست گفتم و #ما_رایت_الا_جمیلا خوب یادم هست ولی گریه امانم را بریده بود یادم هست به رضا گفتم شهادتت را دوست دارم چون تو دوست داری و عاشق به خاطر عشقی که به معشوق دارد از معشوق میگذرد و من از رضا گذشتم و راضی به شهادتش شدم ولی همچنان بیقرار نیامدنش بودم بیقرار و نگران تا اینکه شهید شد قول داده بود به من که سرش بریده نشود اسیر نشود و اگر شهید شد پیکرش سالم به دستم برسد و شد همان که قول داده بود ولی خود رضا از بریده شدن سرش و از عربا عربا شدنش هراسی نداشت جانب عاشقی را نگه داشت و گفت فقط به خاطر تو این قول را میدهم و از خدا میخواهم آنچه را که تو از من میخواهی رضا سه تیر خورد و من هنوز مرور میکنم لحظات شهادتش را .احسنت بر شما که اینچنین استوار و محکم هستید احسنت بر شما که صبر زینبی را ترجمان شدید مبارکت باد این گونه شهادت که لیاقت و ظرفیت آن را داشتید.
#همسر#شهید_رضا_کارگربرزی#اولین_شهید_مدافع_حرم_استان_البرز









